فوتبال بوشهر
ورزشی
سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:, :: 8:51 قبل از ظهر :: نويسنده : اسماعیل مظفری
مدیریت ضعیف از دوران کللی فر تا درخشان طولانی شدن مطلب را پیشاپیش ببخشید.9 ماه سکوت نیازمند دردل بسیار بود.
همان فصل تیم بی پول بود اما مکرر به اردوهای اصفهان و کیش می رفت و بازیکنان را حتی با خانواده نیز راهی کیش کردند تا تمرکز بازیکن کمتر بر تمرینات باشد و به تفریح بپردازند!مشاوری جذب شده بود که نه می توانست روی نیمکت بنشیند و نه حتی یک نیمه بازی شاهین را می دید که آنالیز کرده و مشاوره بدهد. سرهنگ آن فصل 351 میلیون گرفت که بالاترین رقم قرارداد تمام دوران مربیگریش بوده . او فصل بعد دو تیم را سقوط داد ویکی را تا آستانه سقوط برد و جالب است بدانید این فصل فقط با 70 میلیون هدایت فجر را برعهده گرفته است. راستی شکرون کجاست؟ یاوری در مقابل انتقادات ناچار بود بیشتر کار کند و این نکته ای مثبت بود. برای واکنش مقابل منتقدانش بعد از هر برد زمین را می بوسید و سجده می کرد و عاقبت هم لیگ نهم با یک برد در حافظیه ختم به خیر شد.آن فصل نقدها کارگر شد. لیگ دهم و تکرار ماجرا استیلی سرمربی شد و بازی های زیبای شاهین مورد توجه قرار گرفت اما تیم در امر نتیجه گیری لنگ می زد.آن فصل برای هواداران هواپیمای چارتر می گرفتند واردوی دبی پابرجا بود.اگر تیم در دوران یاوری می باخت و تشویق می شد اما استیلی با وجود بازی های قابل قبول کم هو نشد وشعار نشنید.استیلی روی سیستم های غلطش پافشاری می کرد و نرفت میخ آهنین در سنگ.او به مرزبان اختیار تام داده بود و احمدپوری بهترین گلزن فصل قبل، به دلیل زبان درازی علیه پرسپولیسی ها در برنامه 90 به خواست دیگران(!) توسط استیلی پرسپولیسی بایکوت شد. قصه قراردادهای سنگین ، رنگین و بعضا ننگین پابرجا بود. در میانه های فصل عاشقان یاوری حکم به اخراج استیلی دادند تا سرهنگ برگردد اما کنگانی که فصل قبل را با خون بسیار با این مربی سر کرده بود زیر بار نرفت تا به ناچار استیلی را برگرداندند.و درود بر شرف مدیری که نخواست ملعبه دست این و آن باشد و روزی هم که لازم بود استعفا بدهد تا بلکه مسئولان به کمک تیم بیایند، رفت و برنگشت. نه مانند این فصل افراشته که با کلی بیانیه ومرثیه استعفا داد و آرام وبی خبر برگشت! اکبر میثاقیان آمد و به تیم شوکی وارد شد که خیلی زود هم اثرش را از دست داد. ابتدا دو بازی بردند. شوک که کم اثر شد دو مساوی گرفتند وبعد دو بازی باختند اما با تفاضل گل در لیگ ماندند. تصور می شد این فصل از تجارب دو فصل قبل استفاده کنند اما زهی خیال باطل. تعلل های دردسر ساز لیگ دهم که تمام شد می توانستند تا انتخاب سرمربی، با اصغر کامیاب کار را کلید بزنند وبازیکنی مثل عبدالله کرمی را حفظ کنند اما هیئت موسس آنقدر تعلل ورزید که آنی شد که همه می دانیم. پارس جنوبی در آسمانها به دنبال راهی برای جدایی شاهین از پیکره این شرکت عظیم بودند اما روی زمین خودی ها این بلا را بر سر شاهین آورده و با دیدن سراب بانک صادرات ، این آب باریکه را هم قطع کردند. حکایت سائلانی است که تصور می کنند مقابل بانک بیشتر صدقه می دهند! پدیده ای به نام ابوالفتحی مرد تنومند و جویای نامی به نام ابوالفتحی همه کاره شد.هیئت موسسینی ها که فقط می خواهند همه جا باشندوارد هیئت مدیره شدند ودر نقش یک تماشاگر شاهد برباد دادن پول ها و تقسیم غلط پول و عقد قراردادهای 800میلیونی بودند و دم برنیاوردند. انتخاب ها اشتباه اندر اشتباه بود. منیعی عنصر اصلی بود و علی پروین هم آمد تا ابوالفتحی کنارش عکس یادگاری بگیرد ویادآور دورانی باشد که برخی اعضای هیئت موسس برای یاوری هم در فرودگاه و هم در ورزشگاه دسته گل می آوردند! ارثیه ها تقسیم می شد. پروین بی دلیل 350 میلیون گرفت، پسرش 80 میلیون برد،از 500میلیون چکی که به سوشا مکانی داده بودند 80 میلیون را سلطان نقد کرد! همه اینها به ما نهیب می زند که حق با کللی فر است که شاهین صاحب ندارد. البته شاهین صاحب دارد. دو نفر کت وشلواری که یکی تکنیسین است ودیگری تئوریسین!مابقی هم ناظر کارهای سراسر اشتباه این دو! افراشته رییس هیئت مدیره شد ودر اولین گام به اشتباه به منیعی وابوالفتحی اختیار تام داد.همان منیعی ناآماده ای که درخشان هر بار در موردش مورد سئوال قرار گرفت اعلام کرد به زودی آماده می شود وهیچگاه آماده نشد تا از تیم رفت.او قرارداد350 میلیونی داشت وتا ریال آخر پولش را می گیرد ودر این بین سر شاهین بی کلاه می ماند. هم او که رسما اعلام کرد من درخشان را سرمربی شاهین کردم! سناریو تغییرات مکرر درخشان اعلام کرد تیم به مشکل می خورد. بهمن دهقان هم همین نظر را داشت.امامی یک شبه مدیر شد وصبح به بهانه بیماری رفت و عطای کار را به لقایش بخشید.دادگر هم تا از احتمال فروپاشی شاهین گفت اخراج شد. افراشته همه را از دم تیغ گذراند تا کسی مشکلات را نبیند.بعدها گفتند قرار بود دادگر 2میلیارد پول بیاورد وچون نیاورد رفت!جناب افراشته اگر به چند پزشک مراجعه کردید و همه گفتند فلان بیماری را دارید پزشکان را ناکارآمد می دانید؟ محمدپور آخرین مدیر شاهین بود. او آمد و گزی به جایش مصاحبه کرد. مدیرعامل پاسخگوی کمتر تماس رسانه ای بوده وهست. گزی هم از همه بی خبر در برنامه 90 پروازی بودن کریمی را تکذیب می کرد و بلافاصله عادل اعلام می کرد که فیروز را در پرواز 408ایران ایر دیده اند که به تهران رفته! دردهای بی درمان شاهین افراشته ادعای فوتبالی بودن نداشت وندارد . ابوالفتحی هم که نشان داده بود هر جور خواست کار می کنداما آقایان گزی ومحمدی و هیئت موسسین وکمیته فنی باشگاه؛ شماها که داعیه فوتبالی بودن دارید چرا در قبال همه این اتفاقات سکوت کردید؟ شما که می گفتید کنگانی از شما نظر خواهی نمی کرد و می خواهید خودتان تصمیم گیرند باشید چرا با این تصمیمات غلط کنار آمدید؟ شما که می خواستید تیم 3میلیاردی ببندید چرا تیم 10میلیاردی را دیدید و سکوت کردید؟ ببینید چه پولهایی هدر رفته.پروین 430میلیون، محمد پروین 80 میلیون،منیعی 350 میلیون،طالب لو با هزینه اقامت و غذایش یک میلیارد،تقی پور 80میلیون، وطنخواه 100میلیون،مظلومی 150 میلیون،کرار 800میلیون،فیروز و شافعی و ستار زارع و شاهین وشفیعی واکبرخواه گلسفیدی و...درخشان و مومنی هم دوبار قرارداد بسته اند. این دردهای بی درمان شاهین را چه کسی باید مرهم می گذاشت و نگذاشت؟ حمله به منتقدین شبی در برنامه تلویزیونی«نشان» محمد جهان افروزیان حضور داشت واجرای برنامه برعهده حجت محمدی بود. به عنوان میهمان تلفنی گفتم که چشمم آب نمی خورد که بانک صادرات تا پایان راه با شاهین بماند چرا که دوران تیمداری بانک تجارت و بانک سپه را در تهران دیده بودیم. گفتم چرا از پارس جنوبی جدا شدید وآیندگان شما را نمی بخشند.. این حرف من مورد انتقاد خوش بین هایی قرار گرفت که تصوری دیگر داشتند. یک بار هم در برنامه ای می خواستم از گزی در مورد نحوه قرارداد با بانک صادرات بپرسم که او گوشی را قطع کرد و بعدها معلوم شد اصلا قراردادی وجود نداشت! ابوالفتحی خبر از راه اندازی آکادمی منچستر می داد وهیئت موسس در سکوت تایید می کردند! مالکینی که خرج نمی کنند علی نعمتی دست به جیب شده ومکرر خرج می کرد و آقایان جیک جیک مستونشون بود.او موتورسیکلت هایش را به حراج نهاده بود و حضرات سوار بر ماشین های آنچنانی پز می دادند اما آن گاه که بانک سراغ نعمتی رفت ومنزلش را توقیف کرد همه «نو ریسپانس تو پیچینگ» شدند! به قول نعمتی پروانه باشگاه به نام هر کسی است برود خانه خودش را در رهن بانک بگذارد. به راستی چرا نعمتی که بالغ بر یک میلیارد از شاهین طلب دارد سهامدار نباشد و آنهایی که در جیب شان عقرب است داعیه سهامداری دارند؟آقای گزی چه شده که برای مدیرعاملی دنبال هر بومی رفتید درب منزل را باز نکرد؟ هر غریبه ای آمد به او اختیار تام دادید اما برای بومی ها هزار دست انداز ایجاد کردید. این هم ثمره اش که تمرین تیم با 8 نفر برگزار می شود! خبرنگاران دشمن نبودند 9 ماه سکوت کردیم اما بغض مان دارد می ترکد. تمرینات را به عالیشهر بردند وکسی دم برنیاورد.از هوادار فرار کردند،روشنگررا با نامهربانی راندند پول ها ناعادلانه تقسیم شد، بیشترین پول را در بین باشگاه ها داده اند وبیشترین حاشیه مربوط به همین امر است،ضعف مدیریت از دیر باز بیداد کرده ومی کند، رسانه ها را دشمن می دانند و در جلسات مثلا هم اندیشی- که در اصل بی اندیشی است- نورچشمی ها دعوت شدند، وردیانی که تیم را تا لیگ برتر ساپورت کرده بود را با انگ ایرانجوانی راندند و این کار در دوران کنگانی هم توسط هیئت موسس انجام شده بود ولابد مقابل افراشته هم همین مسائل را تکرار کرده بودند تا یک مدیر بومی و کارآمد را از دست بدهند. اینها فقط بخشی از اشتباهات پرشمار و جبران ناپذیر افراشته، هیئت مدیره، هیئت موسس و حتی کمیته فنی بوده است. تراکتور هم با شاهین لیگ برتری شد. آنها کجا هستند و ما کجا؟ آوردن فیروز کریمی و فراردی دادنش از دست خبرنگاران در کنفرانس، جذب شاهین شفیعی و ستارزارع و...همه ریشه در ندیدن نقدها داشت و فراموش کرده اند که با سه امتیازی که مجید اصلانی به عنوان یک قلمزن ورزشی از پاس همدان گرفت شاهین در لیگ برتر ماند. برخی از مدیران باشگاه مدعی شده اند با مسئولان صداو سیما مذاکره کرده و گفته اند از شاهین انتقاد نشود وبرنامه نشان را هم بایکوت کرده اند.اگر منتقدان نقد می کردند امروز انصاریان 450 میلیونی نمی گفت شاهین مثل یک بچه سر راهی است و هر روز دست یک نفر است و دنبال درخشان نمی رفتید که تقسیم پول را دست او بدهید تا او خودی ها و سوگلی هایش را بازی بدهد و لک چیرا را نیمکت نشین کند.طالب لو راهی سفر آمریکا شود ودر بازگشت بیشترین پول را بگیرد و بدترین گلها را دریافت نماید. در نقطه مقابل نظرزاده که بیشترین تلاش را داشته و 9 توپ را از دروازه بیرون کشید را نبیند و کمتر پول بدهد! درخشان می گوید مشکلات از ضعف مدیریت نشات می گیرد و حق با اوست. سال قبل به استیلی گفته شد ستار را تنبیه کن اما نکرد ولی دایی این جرات را داشت که ترمز این بازیکن را بکشد. متعاقب اخراج این بازیکن شاهینی ها از یک سوراخ دوباره گزیده شدند واو را آوردند. برخی تصور می کنند باشگاهداری هم مانند سینه زنی است که هرجا نوحه خوانشان رفت بروند صف اول بایستند وپشت به مردم کنند! اینجا پشت سری ها بهتر از شما می فهمند. به دادگر می گویند مواظب افتخاری، غریبی و قنبرپور باش!اینها خطرناکند. هرجایی توانسته اند با هر حربه ای علیه عبدالصمد ابراهیمی حرف زده اید، برنامه نشان را مورد حمله قرار داده اید. افراشته یک بار هم نخواست صدای خبرنگاران را بشنود. باشگاه را دو نفر به میل خود می چرخانند و مابقی هم مانند برخی نمایندگان سابق در مجلس دوران قبل از انقلال می گویند:صحیح است، احسنت! آقایان مدیر و مربی؛ کسی که یکی از بستگانش در حال احتضار است به سیزده بدر نمی رود. شما لشکر شکست خورده در حال فروپاشی را به تعطیلات سیزده بدری می فرستید.درخشان صبح بازی با فجر به شیراز رفته و بازیکنان شب قبل از آن. حالا چرا آقایان کت وشلوار نمی پوشند تا از راه زمین چمن به سکوها بروند؟ حضرات کت وشلواری دائم المصاحبه؛ شاهین متعلق به شما نیست و به همه مردم بوشهر تعلق دارد. این فصل برنامه نشان و خبرنگاران طوری رفتار کردند که نتوانید گناه ناکامی ها را گردن آنها بیاندازید ولی سکوت تاکی؟ حق با درخشان است رادیو بوشهر بارها صدای بوق موبایل مسئولان باشگاه را پخش کرد که پاسخگو نبودند. این فصل ولی حضرات مقصران دانه درشت تری را می جستند چون حنای مقصر جلوه دادن خبرنگاران دیگر رنگی نداشت و رفتند سراغ استاندار و مدیرکل ورزش و جوانان. شده مانند داستان مرد چاقی که نزد دکتر گفت و گفت برای دو پسرم که دچار چاقی هستند می توانید فکری بکنید؟ دکتر گفت: خودتان چه؟ حالا خود دوستان چه کرده اند که توقع دارند دیگران کمک کنند؟ تا حالا یک وام گرفته اید برای باشگاه؟ یک ریال خرج کرده اید؟ پولی از دیگران جمع کرده اید؟سکوت تا کی؟ ننوشتن تا چه زمانی؟بازیکن بی رویه می خرند و مربی وبازیکن علیه باشگاه ومدیریت مصاحبه می کنند. شاهین رابه گنجشک تبدیل کرده و ورد زبان آبادانی ها کرده اند.آقایان تمرین نمی کنند ودر تهران می خوابند وبعد حرف از ضعف مدیریت می زنند. حق با آنهاست که اگر مدیری وجود داشت انصاریان ودرخشان را تا تهران بدرقه می کردند تا هوس مصاحبه های اینگونه به سرشان نزند. کمیته فنی کجاست تا لزوم یا عدم لزوم این همه تعطیلی تمرینات را بررسی کندو قرارداد ترکمانچای کرار را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهند. با هدر رفت این همه پول می توان ورزش استان را متحول کرد. ورزش بوشهر فقط شاهین نیست ورزش این استان که فقط تیم شاهین و هیئت موسس نیستند. در این سه سال چقدر پول به تهرانی ها وغیر بومی ها داده اید؟به مربی پول کلان و اختیار تام دادید و همه بر باد رفت.افراشته از میزان پولهایی که آورده بگوید تا بدانیم این پولها کجا رفته اند. چرا 20 میلیونی ها 250 میلیون گرفته اند؟همه رشته های ورزشی استان و تیم های ایرانجوان و کارگر بنه گز،گاز جم، نادری، پرسپولیس گناوه، شاهین عامری و... به اندازه قراردادمیثم منیعی به آنها کمک نشده است! یکی بیاید یک نامه ارائه دهد که پارس جنوبی گفته باشد از شاهین حمایت نمی کنیم. خود کرده را تدبیر نیست وبی دلیل به استاندار و مدیر کل و ورش وجوانان نتازید. فصول قبل می گفتیم تیم وابسته به پارس جنوبی است و باید مورد حمایت قرار گیرد اما این فصل چرا باید کمک شود؟ شما که پول ندارید چرا قرارداد نجومی می بندید؟کللی فر که گفت تیم صاحب ندارد گردنش را زدید اما حالا دهها هزار نفر می گویند تیم صاحب ندارد.درخشان و انصریان هم می گویند. این ها را می شنوید؟ ختم کلام؛ هیئت موسس باید پاسخگو باشد همه این داستا نها را از سه فصل قبل تا حالا نوشتیم که بگوییم هیئت موسس که خود را مالک می داند باید پاسخگو باشد. افراشته و ابوالفتحی که به زور به شاهین نیامدند شما آنها را آوردید. انتخاب های بعدی هم مقابل دیدگان شما بود وسکوت کردید پس توپ را به زمین دیگران نیاندازید. دعا کنید تیم سقوط نکند که باید جوابگو باشید. هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که تیم مال شما باشد ودیگران مسئول دخل و خرجش باشند. این تیم اگر سقوط کرد با این حجم بدهی از لیگ یک هم کنار می رود. با این همه مخارج بی رویه و عدم همخوانی تراز مالی باشگاه چگونه می خواهد در اردیبهشت پروانه حرفه ای بگیرد؟ بله جناب کللی فر؛ تیم صاحب دارد اما من آنم که رستم بود پهلوانشان گوش فلک را کر کرده. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
|
|||
![]() |